از انقلاب نارنجي تا انقلاب آبي در اوکراين(2)


 

نويسنده:حبيب اله ابوالحسن شيرازي*




 
به دنبال اين رويداد، جمعيتي حدود بيست هزار تن در خيابانهاي کي اف تحصن کرده و خواهان اعلام پيروزي يوشچنکو از سوي کميسيون انتخابات گرديدند. اين در حالي بود که اتحاديه اروپا مصرانه خواستار بررسي مجدد نتيجه انتخابات شده بود. واشنگتن نيز تهديد کرد که به علت تقلب در انتخابات در روابط خود با کي اف تجديد نظر خواهد کرد و در صورت عدم تحقيق و بررسي انتخابات، علاوه بر قطع کمکها و ياري رساني هاي خود به دولت اوکراين، داراييهاي اين کشور را نيز توقيف خواهد نمود. گزارشهاي واصله از کشورهاي اروپايي نيز حاکي از آن بود که ديپلماتهاي اوکرايني در برخي پايتختهاي اروپايي از پذيرفتن يانوکوويچ به عنوان رئيس جمهور خودداري کرده و يوشچنکو را رئيس جمهور خود اعلام کرده بودند. کشورهاي فرانسه، استراليا، هلند و انگلستان نيز به صف مخالفان نتايج اعلام شده از سوي کميسيون مرکزي انتخابات پيوستند(1).
به اين ترتيب اوکراين که در سالهاي نخست فروپاشي شوروي، به جزيره ثبات در ميان جمهوريهاي آشوب زده معروف شده بود، درگير آشوبهاي خياباني شد و وضعيت داخلي آن بحراني گرديد. با افزايش تشنج در کي اف و احتمال بروز درگيري، ادامه تظاهرات صدها هزار نفري در پايتخت اوکراين، يوشچنکو و يانوکوويچ براي مذاکره با کوچما، رئيس جمهور اعلام آمادگي نمودند. متعاقب ابراز تمايل طرفهاي درگير در بحران، موضوع مسموميت يوشچنکو توسط متخصصان غربي تائيد شد.دوماي روسيه خواستار حل بحران اوکراين از طريق قانون اساسي شد. در بيانيه دوما تأکيد شد که فقط کميسيون مرکزي انتخابات مي تواند نتايج نهايي را اعلام نمايد. اتحاديه اروپا نيز از مقامهاي اوکرايني خواست از اعلام نتايج نهايي انتخابات خودداري کنند. خاوير سولانا، کميسر سياست خارجي اتحاديه اروپا از مقامهاي اروپايي خواست نتايج انتخابات را مورد بازبيني قرار دهند. وي تصريح کرد که نحوه برخورد اوکراين يا اين انتخابات آزمون مهمي در روابط اين کشور با اتحاديه اروپا خواهد بود.
همزمان با اين رويدادها، براي نخستين بار در خيابانهاي کي اف طرفداران يوشچنکو عليه روسيه شعار دادند. دبير کل سازمان ملل با صدور بيانيه اي نسبت به تحولات ناشي از انتخابات در اوکراين ابراز نگراني کرد. دبير کل ناتو خواستار بازبيني نتايج انتخابات رياست جمهوري اوکراين شد و با فراخواندن سفير اوکراين به وي تأکيد کرد که اين مسأله بايد به صورت مسالمت آميز حل و فصل شود. وي افزود اوکراين شريک ناتو است و اين سازمان حق دارد نسبت به آنچه دراين کشور اتفاق مي افتد، حساس باشد. با پاي فشردن کميسيون مرکزي انتخابات بر مواضع قبلي خود در مورد پيروزي يانوکوويچ و اوج گيري اعتراضات مردمي، تظاهرکنندگان از ورود يانوکوويچ به دفتر نخست وزيري ممانعت نمودند. در همين حال پارلمان اوکراين نشستي اضطراري برگزار کرد.
با ادامه بحران و تشديد فضاي ناآرامي و اوج گيري مخالفتهاي بين المللي در خصوص نتايج انتخابات در اوکراين، نخست وزير اين کشور و نامزد مخالفان موافقت خود را با تشکيل گروه کاري براي حل بحران اوکراين و پرهيز از درگيري اعلام کردند. اين در حالي بود که روز بعد رئيس پارلمان اوکراين، ولاديميرليتوين پيشنهاد ابطال نتايج انتخابات را داد. با اين پيشنهاد پارلمان اوکراين رد نتايج دور دوم انتخابات را به تصويب رساند(2). در مناطق غربي اوکراين نيز روس تبارها به مخالفت با حوادث کي اف پرداختند.جمعي از طرفداران ويکتور يانوکوويچ نيز روانه خيابانهاي کي اف شدند، به طوري که خطر جنگ داخلي به شدت مطرح شد.رئيس اتحاديه اروپا و کميسر روابط خارجي آن نگرانيهاي جدي خود در اين زمينه را عنوان مي کردند. ساختارهاي سياسي- اقتصادي اوکراين فلج شده بود و اظهارات جدايي طلبانه برخي مقامات، خطر فروپاشي اوکراين را شدت بخشيده بود. ناآراميها نيز همچنان ادامه داشت تا در نهايت ديوان عالي کشور نتايج اوليه انتخابات را باطل کرد. با حمايت صريح آمريکا و اروپا از اين اقدام، شکست سنگيني بر روسيه تحميل شد ولي فدراسيون روسيه هنوز از توانايي عظيم ژئوپليتيکي براي تأثير بر روند تحولات در اوکراين برخوردار بود. يوگني پريماگوف، نخست وزير اوراسياگراي روسيه، حوادث اوکراين را عليه منافع روسيه برآورد کرد و به صراحت گفت که روسيه به ظرفيتهاي اقتصادي موجود در مناطق شرقي اوکراين نياز دارد. واکنش طرفداران يانوکوويچ به اين تحولات، تهديد به تجزيه کشور به دو بخش شرقي مرکب از 17 استان طرفدار نخست وزير پيشين و بخش غربي شامل طرفداران يوشچنکو بود. به دنبال تشديد اين فضا و اوج گيري شايعاتي مبني بر شتاب گيري روند تجزيه اوکراين به دو قسمت غربي و شرقي، ارتش اوکراين اعلام کرد از تماميت ارضي کشور دفاع خواهد کرد.
با ايجاد اين فضاي جديد در خصوص حل بحران اوکراين و تقويت مواضع جناح يوشچنکو، فدراسيون روسيه در يک چرخش آشکار، موضع خود را تغيير داد و اعلام کرد که روسيه معتقد است تمام مسائل بايد در چارچوب قانون اساسي و قوانين اوکراين حل و فصل شود. در 7 دسامبر با برگزاري نشست سوم مقامات اوکرايني، اپوزسيون روسي و غربي در کيف با هدف ارائه راهکارهايي براي حل بحران، حمايت کوچما از برگزاري انتخابات جديد در اوکراين، راي عدم اعتماد پارلمان اوکراين به يانوکوويچ، انحلال دولت، راي دادگاه عالي اوکراين به بطلان انتخابات رياست جمهوري و ضرورت برگزاري مجدد انتخابات رياست جمهوري، تاريخ جديد برگزاري انتخابات رياست جمهوري 26 سپتامبر اعلام گرديد. با برگزاري مجدد انتخابات در اوکراين و کسب 52/21 درصد آراء، پيروزي قاطع ويکتور يوشچنکو در 6 دي 1383 قطعيت يافت. در مراحل مختلف برگزاري اين انتخابات هزاران ناظر بين المللي حضور پيدا کردند و ساآکاشويلي، رئيس جمهور گرجستان اولين رئيس جمهوري بود که به يوشچنکو تبريک گفت.«لخ والسا» رئيس جمهور سابق لهستان نيز پيروزي يوشچنکو را به معناي قرار گرفتن اوکراين در جاده آزادي و دموکراسي دانست(3). با ابطال انتخابات نوامبر 2004 که يانوکوويچ پيروز نخستين آن بود، تقابل روسيه و غرب در اوکراين جلوه اي تازه و جدي به خودگرفت. انقلاب نارنجي اوکراين از طراحي و اجراي سناريوهاي مشابه در محدوده سيطره شوروي خبر داد که بلافاصله در قرقيزستان دنبال شد. اما يوشچنکو کمي پس از انتخاب شدن؛ اعلام کرد که اولين سفر خارجي خود را به مسکو انجام خواهد داد، زيرا او به خوبي از پيوندها و همبستگي هاي عظيم و همه جانبه روسيه و اوکراين آگاه بود. او کاملاً مي دانست بهبود رابطه با روسيه، شرط بقاي قدرت او در اوکراين و پيشبرد برنامه هاي سياسي- اقتصادي اش خواهد بود(4).

عوامل و متغيرهاي تأثيرگذار دروني و بروني
 

در بررسي عوامل و متغيرهاي تأثيرگذار دروني و بروني بر دگرگونيهاي اوکراين مي توان به نقش اليگارشي سياسي و اقتصادي اشاره نمود. در واقع رهبران اصلي سياسي اوکراين همان افرادي هستند که در زمان نظام شوراها، در چارچوب نظام کمونيستي نبض قدرت سياسي را در همه سطوح اين کشور بر عهده داشته اند. آنان در سالهاي پس از استقلال هم نيز با روسيه در ارتباط بودند و به صورت مستقيم يا غير مستقيم در مراکز مختلف قدرت، مهم ترين تصميمات سياسي کشور را اتخاذ و اجرا مي کردند. اگر در مقاطعي افرادي به شبکه آنها نفوذ کرده، درصدد ناهمخواني برمي آمدند سريع کنار گذاشته مي شدند. به همين دليل راي دهندگان به يوشچنکو را مي توان از جمله طرفداران و همفکران يوشچنکو، مخالفان حکومت کوچما، رئيس جمهور و مخالفان دخالت روسيه در اوکراين محسوب کرد که عملاً پيرامون نامزد مخالف دولت گرد آمدند و در واقع آنها خواستار روي کار آمدن چهره اي شدند که بتواند به آرزويشان جامه عمل بپوشاند.
مع هذا قدرت در اختيار گروههاي معدود و عمدتاً طرفدار حکومت و نزديک به روسيه بود که از جمله اين گروهها مي توان از گروه دانتسک به رهبري احمدوف در شرق اوکراين (طرفدار يانوکوويچ، نخست وزير و کانديداي مورد حمايت حاکميت)، گروه دنيپروفسک به رهبري پينچوک، داماد کوچما در شرق اوکراين(طرفدار يانووکويچ) گروه کي اف به رهبري مدودچوک، رئيس نهاد رياست جمهوري(کوچما نيز در اين مجموعه قرار مي گيرد)، ياد کرد. رهبران اين گروهها علاوه بر در اختيار داشتن رهبري احزاب سياسي و نمايندگان پارلمان در نظر مردم متهم به اليگارشي اقتصادي و عدم توزيع عادلانه ثروت هستند که نارضايتي مردم را موجب شده بودند. شعارهاي يوشچنکو مبني بر شفاف سازي سيستم مالي و مدرن سازي امور اقتصادي براي جلب سرمايه گذاري خارجي توجه ناراضيان را به سمت خود معطوف کرد و ناراضيان به اميد حذف اليگارشي اقتصادي حاکم، تحولي در وضعيت نامطلوب اقتصادي و نابه ساماني هاي رفاهي و اجتماعي فراهم آيد. عدم توزيع عادلانه سرمايه گذاريها و ايجاد صنايع در مناطق مختلف کشور با توجه به اين که قوي ترين گروههاي اقتصادي در مناطق شرقي کشور مانند استانهاي خارکف، دنيپروپتروفسک، دانتسک و کي اف استقرار دارند و در طول سالهاي پس از استقلال نيز عملاً تغييري در سياستهاي گذشته براي تقويت و تأسيس واحدهاي صنعتي جديد و سرمايه گذاريهاي بيشتر در غرب کشور صورت نگرفته است. مردم مناطق غربي اميدوارند با پيروزي يوشچنکو و توجه وي به مناطق غربي، تغييراتي در وضعيت فعلي توزيع ثروت و صنايع به نفع آنها پديد آيد. به همين جهت در جريان هر سه انتخابات اکثر مردم اين مناطق از يوشچنکو حمايت کردند. رواج رشوه، رانت خواري، فساد اداري و حکومتي، وجود مفاسد مختلف در سيستم حکومتي اوکراين موجب گرديد که تمام کارها در اين چارچوب پيش رود و وابستگي مسئولان به حکومت موجب نارضايتي شديد مردم شود. مافياي قدرت و ثروت تنها در مسير تأمين منافع هيأت حاکمه بود و به همين علت رشوه و رانت خواري در همه رده هاي سيستم حکومتي رواج پيدا کرده بود.
از آن جا که ثروت ملي در دست کمتر از 10 درصد جمعيت 50 ميليوني کشور است. اکثر جمعيت50 ميليون نفري اوکراين با درآمد ماهيانه حدود 100 دلار امرار معاش مي کنند- افکار عمومي اکثر مردم از عدم توزيع عادلانه ثروت آگاه و از آن به شدت ناراضي بودند. مردم حاکميت پيشين و نامزدهاي آن را عامل فقر مي دانستند و با اميد به تغيير اين شرايط و بهبود وضعيت اقتصادي درآينده به رقيب او يعني يوشچنکو روي آوردند. نتيجه عملکرد طرفداران نظام بسته سياسي، اقتصادي و فرهنگي رهبران اوکراين را در طول بيش از يک دهه اخير بايد در تأثير امواج دموکراسي خواهي مخصوصاً استقرار مردم سالاري و آزاديهاي مدني و توجه مردم اوکراين به يوشچنکو به عنوان مدافع اين تفکر دانست. روي آوردن به يوشچنکو با اين دليل صورت گرفت که از اين به بعد، خود سرنوشت کشورشان را تعيين کنند و از سيطره ذهنيت به جاي مانده از بلوک شرق آزاد شوند(5). نقش سازمان هاي غيردولتي با عنوان «پارا» با استفاده از جوانان پرشور، قوه محرکه جريان مبارزه هماهنگ و هدايت کننده نيروهاي مردمي از ماهها قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري بود. اين مجموعه بيشترين نقش را در جريان اعتراضات و اعتصابات خياباني در پايتخت و محاصره اماکن مهم دولتي برعهده داشت بطوري که به رغم برودت هوا، صدها چادر در خيابان اصلي کي اف برپا شد و هفته ها توجه افکار عمومي داخلي و جهاني را به مبارزه خود معطوف کرد(6). بودجه جنبش هاي جوانان «پارا» از طرف مؤسسه «جامعه باز سوروس» تامين مي شود که بخشي از روندي بود که بالغ بر 10000 فعال دانشجويي را در بر مي گرفت. جنبش جوانان «پارا» که از طرف ائتلاف سازمانهاي غيردولتي اوکراين براي آزادي انتخابات حمايت مي شود با توجه به مدل جنبش هاي دانشجويي «اوپتور» در صربستان و «کمارا» در گرجستان تشکيل شده است.
ائتلاف براي آزادي انتخاب در اوکراين به عنوان يک چتر سازماني عمل مي کند، اين سازمان غيردولتي مستقيماً از طرف سفارتخانه هاي آمريکا و انگليس در کي اف، و از طرف آلمان از طريق نهاد فردريش ايبرت اشتيفونگ (نهادي مرتبط با سوسيال دموکراتهاي حاکم) حمايت مي شود. از ميان شرکاي اصلي و آژانس هاي تامين کننده بودجه آن مي توان از آژانس آمريکايي براي توسعه بين المللي «USAID» آژانس کانادايي براي توسعه بين المللي «CIDA» بانک جهاني و بنياد چارلز استوارت موت نام برد(7). ائتلاف براي آزادي انتخاب در اوکراين به نوبه خود براي «پارا» کمک مالي جمع آوري کرده و بودجه آنرا تامين مي کند(8). نقش محوري و عمده جوانان در جريان تظاهرات و مبارزه خياباني طرفداران يوشچنکو با حکومت را مي توان از عوامل مهم پيروزي انقلاب نارنجي در اوکراين به حساب آورد. در مدت اجراي نافرماني هاي مدني مردم اوکراين، اين جوانان بودند که با استقرار در اردوگاه هايي که در خيابان مرکزي شهر در چادرها، هفته ها، شب و روز در سرماي چند درجه زير صفر باقي ماندند و نقش مهمي در محاصره اماکن مهم دولتي از جمله کاخ رياست جمهوري را برعهده داشتند. اين اردوگاه ها به عنوان نماد مخالفت با کوچما تا پيروزي نهايي به جاي ماند(9). جناح مخالفت توانست با اثبات موضوع تقلب در دادگاه و از طريق فشارهاي وارده، با جلوگيري از تکرار تقلب يا اختلاف فاحش در دور دوم به پيروزي قطعي برسد.

پي نوشت ها :
 

* مدير پژوهش و عضو هيئت علمي دانشکده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران
1-"The Orang Revolution",see http://www.time.com/time/magazine/article.
2-"Supreme Court of Ukraine Decision Regarding the Annulment of November 21 st Vote",see http:// www.skubi.net/ukraine/findings.html.
3-See http://www.OrangeChronickes.
4-کولايي الهه، افسانه انقلاب هاي رنگي(تهران:موسسه ابرار معاصر تهران،1384)؛ص 149.
5-لطفيان، سعيده پيامدهاي منطقه اي و بين المللي حوادث گرجستان، اوکراين و قرقيزستان( تهران: موسسه ابرارمعاصر تهران ،1384)
6-حافظي، حميدرضا، بررسي تحولات در اوکراين و نتايج آن(تهران: موسسه ابرار معاصر تهران، 1384)، ص 111.
7-http://coalition.org.ua/en/index.phpoption=content
8-http://pora.org.ua/en/contene/view/83/95
9-مجتهدزاده، پيروز،پيامدهاي جهاني، تحولات گرجستان، اوکراين و قرقيزستان (تهران، موسسه ابرار معاصر تهران، 1384).
 

منبع: فصلنامه مطالعات آسياي مرکزي و قفقاز، سال شانزدهم، دوره چهارم،شماره 58،تابستان 1386